یادداشت| عباسهای دیار ما
به گزارش نوید شاهد همدان، عباسهای دیار ما چونان علمدار دشت کربلا، قمر بنی هاشم جان فدا هستند و جانباز که مرگ را به بازی گرفتهاند و با آغوش باز به استقبالش رفتهاند.
چه مرثیهای بخوانم برای دلام البنینهای دیارمان که دیگر عباس ندارند؟
برای دل کدامینشان بخوانم و بنویسم؟
برای دل مادر عباس حیدری که جوان رشید ۱۹ ساله اش ارباً اربا بعد از ۱۲ روز برگشته؟
یا مادر یاسر زیوری که پشت و پناهش بود و از کودکی با درد یتیمی بزرگ شده و اکنون کودکانش همچون پدر طعم تلخ تنهایی را از کودکی چشیدهاند؟
شاید برای دل ما رشید دینوری که هنوز هم بیقرار است؟ یا مادر امیر محمد زمانی که همچنان چشمش به در است تا امیرمحمد با نان تازه بیاید؟
یا مادر فرشید کریمی که یتیمان جوانش در جلوی چشمانش راه میروند و مادر به اندازه چند سال در این چند روز پیر شده است؟
از مادر امین کرمی چیزی نمیگویم چراکه چشمهای پر حرف و غصه اش دلم را آتش میکشد.
چهره مادر هومن غیاثوند و آرمان درویشی وجودم را بهم میریزد و آه میکشم از داغ ام البنینهای زادگاهم که محرم سال قبل داغدار نبودند و امسال آتش به جانشان افتاده است.
عباسهای ما علمداران سیدعلی، امشب در شب عاشورای حسینی میهمان خوان پربرکت اباعبدالله هستند.
یادداشت ازسمانه پورعبدالله